20071106

سوگ بطلان

چند مدتیست که این قدر منتظر هستم بهتره الان جدا بشیم با خوشی تا بعده ها با نفرت جدا نشیم این و دانا بمان می گه به کی؟ من گوشم خالیه از این حرف ها گوش من گاهی زنگ می زند قبلا" هم گفته ام روح الله چند وقتی موند ولی زود باید برگرده من بابا طاهر عریان رو هم می شناسم، چون عریان بود. ویش هم هنوز سرکش بود و مثل آتش وول می خوره، هوا یک کوچک رو به قطب شده بوی پسته های خیس دیگه نمی یادف سیگار ها خشک شده ساز ها هم یخ زده و نمی شه کوک کرد، ساعت شیش روح الله میاد دنبالم بهتره کم حرف بزنم ماه زنگ پریده هم می خواد دیوانه بشه سوگ بطلان دیانست