20071022

در راه هر کجا

می دونم کارم درست نیست تو خیابون نباید دنبالتون بی اُفتم ولی خُب شما این شماره رو بگیرین من دیگه مزاحمتون نمی شم. چشم الان می رم، منم می دونم براتون بده ولی خُب جای من بودین چی می کردین؟ نگین تو رو خدا، چی و بی خیال بشم. باشه قسم می خورم دیگه ادامه ندم شما شماره بگیرین. بی نهایت ممنون، باشه چشم دارم می رم دیگه مواظب خودتون باشین. خداحافظ. خُب بانو الان من و تنهاییم شماره گرفتی؟ می خوای زنگم بزنی؟ شاید زیادم بد به نظر نمی اومد اما کسی که انقدر راحت فرهنگ و ادب و می ذاره زیر پاش نمی تونه اولین بارش باشه، شایدم زیاد تو خیابون دیده. بانو کل شهر تو را به عنوان یک انسان سنگین و مغرور عاقل قبول دارن خودت و خراب نکن، ویش را ببین انقدر خودش را بزرگ کرد که ترکید و الان ترک ترک شده، البته اگر این گونه فکر کند که خیلی با دیگران فرق دارد کمی دیگرد می ترکد به قول خودش تهفه ای نیست. من گفتم هست؟ بانو به دوستاتم بگو عشق خوبه اما نه تو خیابونی که خیلی چیزها خورده میشه و خیلی هاش و چند وقت بعد استفراغ می کنند. یه چیز هم رو یه کاغذ می نویسم می ذارم تو جیب مانتوت ما جماعت مذکر عادت داریم حقیر بازی و مظلوم نمایی کنیم تو فقط بدون کسی که دوستت داره اگر زیاد نگاهت کرد منظور از زیاد سه چار ماه نیست یکی دو سال اون موقع تازه می تونی بهش فکر کنی و بدون اگه عجیب زدی برجکش دیگه قایمکی می بینتت می تونی یکم به اون اعتماد کنی شاید یه دو سالی طول بکشه بیاد جلو بگه وقت دارین؟ بانو مواظب همه چی باش