20071030

این ها چیست؟

دیروز تا صبح حرف زدیم همه اش دعا دعا می کردم که مثل روزای پیش ننم پا نشه بره آب بخوره یا بره دسشویی بعد ببینه نوشته تلفن مشغول بفهمه داریم با هم حرف می زنیم منم فقط می تونم بگم که ماه رنگ پریدست تا گیر نده البته بعضی وقتام می گم دارم واسه روح الله شعر می خونم می گه شور رو در نیار. دیروز نفهمید خیلی خوب بود با گوشیت رفته بودی زیر پتو صدای نفس نفست چه ها که نمی کرد آخرشم مثل همیشه گریه سکوت که می ترسی برم! کجا برم مطمئن باش تا روانیت نکنم بیشتر از این نمی رم راستی تو نباید اعتماد داشته بای به من وهم جنسان من هیچ وقت امتحانت نکردم چون فکر می کنم از یه نفری که همیشه بیست می گیره امتحان بگیری و باز هم بیست بشه فقط غرورش می ره بالا روح الله می گه تا حالا بدی ندیدی که انقدر خوشی ولی من نه خوشم نه بدی ندیدم سنمان که کمتر به مرگ نزدیک می شد بدی دیدیم سیگار کشیدیم گریه کردیم. دان بمان ماه رنگ پریده مثل دانا بمان های دانا که می دانند عشق و بی چیزی از یک جنس اند. ویش عشق را مقدس می داند من هم ویش که از دانا بمانان را هست که گاهی استفراغ می کند بر نوشته هایم و می گوید این ها چسیت؟