20080324

قسمت اول

اوهون، دلم تنگ شده برات، فعلن می تونی داد بزنی کسی صدات رو نمی شنوه، کسی دنبالت نیست، عزیزکم، همه رفتن، همه ی کسانی که بهت خیانت کردن و می گفتن عاشقتن، اونایم که واقهن دوستت داشتن به دست پسر عموهات کشته شدند، به به جمعتون جمعِ، خانوادگی اومدین، ممنون خوبم، ولی نمی پرسم شما خوب هستین، چون می دونم خوب نیست حالتون، و عزیزان دیگرتونم به اغما رفتن، چرا نمی شینین؟ نه فکر نکنم دیگه کسی قصد داشته باشه شما رو از پای دراره، خندتون تلخ بود، و آهتون پر از معنای سنگین، نه ما این جا خدمتکار نداریم ما از عاشقان شماییم، می تونیم یکم برقصیم و کمی هم نوشیدنی بخوریم به نظر من برای روحیمون خوبه، می دونم راست می گین