20080427

از اول اون فحشِ بودی

یادش به خیر، چه طوری نیگات می کردم، یادش بخیر چه طوری نیگات می کردم؟ چه طوری نیگان می کردم؟ من نمی دونم چیُ نیگا می کردم اما می دونم ادو می شدم وقتی بودی، البته دو سه بار بیشتر ندیدمت! دو سه بار بیشتر ندیدمت؟ دیدما! راست می گی ندیدم، آره خداییش جادو می شدم، به خاطر تو نبود، یعنی اصلن به تو ربطی نداره یه دمایی از پشت جسمت میاد، که حتا اگه سی شب زیر پتو باشی هم به این دما نمی رسی، منظورم اینِ که به تو ربطی نداره یه چیز منطقی نیست، یه چیزه که از آسمان اومده شاید، شایدم از بسیست هزار فرسنگ زیر زمینف نه بابا چی می خوام خرت کنم! عجب آدمی هستیا! تو اول بگو کی بهت گفته؟ جانِ مادرت بگو! عجب دیگه خُب این که به درد نمی خوره، یه آدم مثل تو بفهمه کل کره زمین می فهمه، خُب می خوام ببینم آدما چی می کنن بعد این اتفاق، می شه، می گن تا دو سه روز اول اگه پیدات نکنن آزاده، غلط کرده، من چه کمبودی دارم؟ فقط قول بده، از بقیه دیر تر به گند کشیده بشی، هیچ کس نیست که خراب نشه، اینس قسم می خورم، ببین بهت گیر می دن اگه بدونن آخرین نفری که ملاقات کردم تو بودی، قربانت، راستی امروز خیلی خوشگل شده بودی، کجا میای دوباره؟ نه بابا چی بوست کنم اآن می ریم می گن بیا در واپسین لحظه ها هم که هوس بازیُ صبر کن بیا، چه بد مزه بود، چی زده به صورتت؟ اَه اَه، چیه اینا می گم چه قدر صورتت صاف، من اون کارُ کنم تو گریه می کنی؟ راست بگو، یکم؟ همینشم خوبه، دیوونه عمته، من دیگه باید برم، فقط یه نامه نوشتم برای اونی که می دونی، یه جوری بهش بگو بره از زیر تیر چراغ برق ور داره، تو ناراحتی دارم می رم؟ با من بودی مرغ؟ الهی تو هم زود بیای بریم، می گن اون جا آدمای زیر پونزده سالُ می برن بهشت چون به بلوغ نرسیدیم، ولی شما ها نُه سالگی، من نقشمُ کشیدم، میام با روح تو رُ می ترسونم بعدش تو احتمالن بمیری، اگرم نمُردی به چند تا از بچه هایی که اونجا دوست شدم می گم بیان، با هم، بعد تو طبیعی می میری، میای می ریم عشقُ حال، این جا نه بابات هست که بخواد بگه شما دیگه بزرگ شدین بهتر مواظب باشین، نه دیگه مادر من هست که بگه، پسرم پاش برُ خواهرتُ ببر حموم، پس خبر از من، من ازین فحش بدم میاد تو دختری نباید بگی، بگو اُسکل، همون طوری که نقاشیشُ کشیده بودم، رو من یه درخت سیب در میاد، دیگه برو، می گم برو، برو دیگه، کجا تو هم می خوای بیای، ازون موقع که جوابت نه بود، نترس عین من زیاد، به خدا به خاطر تو نیست فقط می خوام ببینم چه قدر دوستم دارن، بعد مرگم چی می کنن، تو نمی ری؟ به جهنم من می رم
________________________________________
می گن تا وقتی به خاک سپرده نشی روحت آزاد، نمی دونم، اما باحاله از درُ دیوار
رد بشی خیلی کارا می شه کرد، می شه مثلن ... ولش کن، این نوشته ی یکی از
دوستام بود که اول دبیرستان بودیم، مُرد. دختره، بهم گفت برو نوشته را بر دار